متاسفانه الان حس وحشتناکی دارم. عهدی رو با خودم بسته بودم و دوباره بهش پایبند نموندم. بهانه آوردن نیست اما واقعا دشوار بود در مقابل انجام اون کار مقاومت کنم. خسته‌ام از صحبت در مورد شروع دوباره، در مورد این مسئله دیگه به خودم اعتماد ندارم. اگر بهم می‌گفتند تا چند سال آینده این اتفاق ادامه داره باورم نمی‌شد اما با اطمینان می‌گم اگر جلوش رو نگیرم تا چند سال دیگه هم ادامه داره. به مدتی زمان احتیاج دارم تا بتونم دوباره قدم اول رو بردارم.