درست زندگی کردن، راه درست را رفتن در حالیکه شرایط برای اشتباه زندگی کردن هم محیاست سخته! میتونم بگم سخت تر از اونیه که تصورش میکردم. بزرخ انتخاب ها! کل ذهن و روحت را میگیره و تو وقتی هوشیار میشی که توی اون مسیر قرار گرفتی و متوجه میشی که آهان این تصمیمی بود که گرفتم. و از اون دشوار تر اینه که اگر مسیر اشتباه بود بخوای از مسیری که رفتی و براش هزینه کردی برگردی. و باز شاید سخت تر از اون این باشه که بدونی یک مسیر درسته اما هر بار به دلیلی توش شکست خوردی. سخته که دوباره باید نیروت رو جمع کنی و قدم تو راه بزاری.
بارها شده تصمیم گرفتیم مرتب کتاب بخونیم اما بعد از چند روز از تصمیم خودمون برگشتیم. هر بار این تصمیم را گرفتیم و نتیجه مشابه همین شده. شاید اگر راه معکوسش را پیش بگیریم جواب بده! یعنی به جای تصمیم به کتاب خوندن سعی کنیم کمتر زمان مون را صرف استفاده از گوشی مثل چرخیدن در اینستا بکنیم تا مسیر و زمان برای کتاب خوندن ایجاد بشه و کم کم ما توی مسیر درست افتادیم.